نیمه شب نوشت
نیمه شب نوشت

نیمه شب نوشت

تنهایی

هیچ اتفاقی توی زندگی  یکهویی و یکباره اتفاق نمی افته. در مورد تنها حرف بودن حرف می زنم. دو هفته پیش به اصرار یکی از دوستهام سر صبح جمعه و بعد از یک هفته خستگی از جام بلند شدم و رفتم به دل طبیعت تا تنها نباشم. دقیقا اواسط مسیر و موقعی که قرار داشتیم همدیگرو جای خاصی از جنگل ببینیم با یه تماس ساده معلوم شد که ایشون تشریف نیاوردن اصلا و منظورش این بوده که دوستهای ایشون دارن اون مسیر رو میرن و من باهاشون برم. از شدت ضد حال تصمیم گرفتم برم پاتوق همیشگی. همونجایی که هر کی راه گم کنه میاد. نشستم و چایی درست کردم و املت و غذایی رو که برای شاید چهار نفر بود رو تنهایی خوردم. موسیقی گوش کردم و تنهایی رفتم هیزم آوردم. روی زمین دراز کشیدم و گذاشتم سرمای زمین توی تنم بیاد. بالای سرم فقط برگهایی دیده می شد که کم کم پاییز قرار بود رنگشون رو عوض کنه. ترکیب موسیقی و برگ های درخت و پرنده هایی که از دور و برم می گذشتند آرامش عجیبی داشت. توی این حال متوجه شدم این اولین باره که تنها میام و تنها برای خودم اومدم طبیعت. همیشه یکی یا چند نفر همراه داشتم یا من همراه چند نفر بودم. از خودم توقع داشتم که دلگیر بشم ازین وضع و از تنها بودنم اما نه تنها اینطور نشد که فهمیدم خیلی وقته وضعیت اینه. یعنی خیلی وقته مهم نیست که بعدازظهرها دنبال آدمهای سابق بیان دنبالم و بریم بیرون. شاید این هم دوره ای باشه و مقطعی و شاید ازین به بعد قراره اینطور بگذره. هر چی که هست تنهایی عذاب آور چند سال قبل جای خودش رو به تنهایی لذت بخش الان داده.

نظرات 8 + ارسال نظر
آبگینه جمعه 19 آذر 1395 ساعت 14:43 http://abginehman.blogfa.com

دوست تون شانس آورده یکی مثله شما دوستشه چون اگه مت بودم کسی این مدلی سرکارم میذاشت بد حالشو میگرفتم
خداروشکر خوش گذشته و چه خوب از اون روز لذت بردین

السا پنج‌شنبه 11 آذر 1395 ساعت 22:47 http://gooshvare-gilas.blogsky.com

اره...قدر تنهایی رو این روزا خیلی باید بدونیم...
تنهایی بهتر از بودن با ادمای بی ارزشه..اگه قرار باشه بودن کسی تو زندگیمون،ارامشو ازمون بگیره،همون بهتر که نباشه... :)

بهزاد سه‌شنبه 25 آبان 1395 ساعت 17:25

ولی من اینجوری تنهایی حال کردن و خسلس دوست دارم فقط مشکلم پوله وگرنه تنهایی دور دنیا هم زده بودم
عجب املتی

آره . مشکل همون پوله وگرنه بشینی تو خونه که چی

banooye bahar یکشنبه 23 آبان 1395 ساعت 17:32 http://khaterateman95.blogsky.com

به به چه املتی:دی
ایشالا که با یار برید و تنها باشید:)

یار سختشه تا اونجا بیاد. صبح جمعه همه یارها تا لنگ ظهر می خوابن

الی یکشنبه 23 آبان 1395 ساعت 11:21 http://elhamsculptor.blogsky.com/

چه املتی
نوش جان

مرسی.

بانوجان شنبه 22 آبان 1395 ساعت 00:07

سعی کنید به تنهایی عادت نکنید. ولی رفیق تا یکجایی خوبه، دنبال یک همدم خوب برای ادامه زندگیتون باشید

باتشکر از شما. رو چشم

فائـــزه جمعه 21 آبان 1395 ساعت 17:35 http://koocheye8om.blogsky.com

چ خوب
چ عالی
چ قشنگ
چ شیک
چ لذتبخش:)
دوس داشتم پستتو ..حستو..تنهاییتو

لحظه جمعه 21 آبان 1395 ساعت 14:02 http://life-me.blogsky.com/

تنهایی مقدسه
همیشه که اینجور نیست ولی میشه ازش استفاده کرد

موافقم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد