نیمه شب نوشت
نیمه شب نوشت

نیمه شب نوشت

حس نصف شبی

دارم به این فکر میکنم که چرا حس الان نصف شبی رو نمیشه وسط شهر مثلا توی ترافیک و هم همه ی آدمها با خودم داشته باشم. همین الان، الان که وسط مزرعه گندم زرد ایستادم و تا دورتر تا هر جایی که چشم ببینه رو میشه دید. سوال خودمم هست. نصف شبی خل شدم؟ احتمالا فردا که روی یال کوه حرکت میکنم و به دشت بالای کوه برسم جوابم همینه، آره خل شده بودی. ولی این سوال باقی میمونه که چرا نمیشه حسهای خوب رو تو موقعیتهای دیگه بدست آورد. مثل آدمهایی که خواب راحت دارند نه اینی که ساعت دو شب تو مزرعه گندم خارج از روستا رها شده.

نظرات 4 + ارسال نظر
بهنام سه‌شنبه 8 آبان 1397 ساعت 22:48 http://harfehesabi.blogsky.com

نمیخوای خب
وگرنه رفیق من مدرکش رو که گرفت
رفته بالای کوه و دامداری میکنه!
البهت قبول دارم
کار هرکس نیست که از دانشگاه دولتی معتبر مدرک بگیره و به چنین زندکی ای رو بیاره

باور کن میخوام ولی همون دامداری که میگی میدونی چقدر سرمایه میخواد الان؟ انگار شرایط طوریه که رو موج نمیتونم داریم زندگی می کنیم

ققنوس سه‌شنبه 8 آبان 1397 ساعت 10:27 http://googhnos.blogsky.com

سوال اساسی تر اینه شما وسط مزرعه گندم مردم چو میکردی؟

به اینش فکر نکرده بودم .

بهنام سه‌شنبه 1 آبان 1397 ساعت 22:42 http://harfehesabi.blogsky.com/

برنگزد به شهر خب
همونجا بمون اگه خوشت میاد
اینترنت هم که داری :))

آقا اصلا بحث نت و اینترنت نیست. بحث سر اینکه ازش نون و آب در نمیاد. کاش میشد مثه قدیما دغدغه اینا رو نداشت و میرفتی توی کوه زندگی میکردی اصلا

Reza جمعه 27 مهر 1397 ساعت 07:09 http://rezacplus.blogsky.com

همه این احساسها هم نصف شبی جمع میشه و تبدیل میشه به نوشته شما!

آره والا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد