نمیشه حرفی از عید و سال نو باشه ذهنت گریزی نزنه به گذشته. یعنی خیلی سال قبل که کفش و لباس نو برامون میخریدن و همه ش منتظر بودیم که فخرفروشی و قیافه گرفتن جلوی بچه های فامیل رو شروع کنیم. شیرینی و آجیلهایی که تا شروع سال تحویل باید جاساز میشد خصوصا تو خونه ای که پسر زیاده. تو بهترین حالتش سفره هفت سینی که تو اتاق پذیرایی چیده میشد و درش قفل میشد و کسی حق ورود نداشت. باید قبول کنیم که اون موقع ها حتی هوا هم بهتر بود و آدمها هم همینطور. ما تشریفات خاصی برای عیدی گرفتن نداشتم از خانواده. نهایتش یه ماچ ساده و دعا برا اینکه تو سال جدید معدل و نمره هاتون بهتر بشه و عیدی هم نقد اونم از بیست تا پنجاه تومن.
خونه فامیل که میرفتیم خودمون رو میزدیم به اون راه که مثلا ما عیدی نمیخوایم ولی اگه کسی کمتر از یکی دیگه میداد سوژه ش میکردیم پیش هم دیگه :) بعضی ها همون موقع هم عیدی نمی دادن بی انصافا. تنها دلخوشی بچه های اون موقع همین بود که اونم با روایاتی از بزرگترها که می فرمودند قدیمها ازین رسمها نبوده به فنا می رفت. بزرگواران اعتقاد داشتند اون قدیمها به جای پول ، گردو یا تخم مرغ عیدی میدادند.
نمیشه از عیدگردی تو هوای آفتابی و سرد و گرم فروردین یادت نیاد و اینکه بعضی فامیلها تو شهرهای دوروبر بودند و این یعنی گشت و گذار با ماشین و اینور و اونور رفتن و آدمهایی که سالی یه بار هیچ جایی به چشمت نمیومدن و تو این فاصله همه پدیدار می شدند.
عید و تعطیلات سال نوی جدید اما به کل عوض شده همه چیزش (برای من). خبری از گردشهای عید و عیدی گرفتن نیست. حتی آب و هوا و آدمها چندان دلچسب به نظر نمیان طوری که خیلی وقتها اگه خونه باشم در اتاقم بسته ست و اگه فرصتش باشه بیرون میرم. تنها دلخوشی طبیعت گردی تو فصلیه که همه چی نوئه. همه چی تازه ست. رنگها روشنه و طبیعت هر چقد سنگینی زمستان و هوای تیره داشت رو بیرون میریزه و از آسمان تا پرنده ها هر کی هر چی داره رو می کنه. و تنها دعایی که میتونم بکنم اینه که خدا اینها رو نگیره از ما...
برعکس وبلاگ من که خلوته، ماشالا اینجا پر از نظرهای رنگارنگه و پر از رونقه
نه خیلی
اطاق پذیراییِ قفل شده رو ،خیلی زیبا به تصویر کشیدین.خنکی و


<--بسیار عالی؛درود و سپاس
بوی سیبِ سالن پیچید تو سرم
عیدتون مبارک و
همه ایام تون نوروز
سال نوی شمام مبارک باشه
سلام
اما امسال حتی بوی عید هم خس نشد که نشد
سال نوتون مبارک باشه , واقعا جاساز آجیل و شیرینی قدیم و پیدا کردن و ناخنک زدن بهش تو خونه ما که همیشه حکایتی بود
سال خوشی را همراه با موفقیت براتون آرزو دارم
چه خاطرات شیرینی...
واقعا از عید و بهار طبیعتش بهترین و لازمترین چیزیه که باید بمونه بقیهش برا ما دیگه نون و آب نمیشه
بله
فقط اون قسمت جاساز کردن آجیل پروژه ای بود پیدا کردنش
برای ما نه تنها آجیل که همه چی جاساز بود
سال نو مبارک
امیدوارم سال 98 باهامون مهربون تر باشه:)
اون موقع ها همه چی یهتر بود
الان هیچی رنگ و بوی عید نداره
موسقی هم زیبا بود
راستی یادم رفت بگم ، اهنگ زیبایی بود. بسی لذت بردیم :)
تولد عید شما مبارک ، البته بهتره بگم تولد بهار و طبیعت گردی و رنگای روشن مبارک. ایشالا یه دل سیر مسافرت بری تا عوض عیدی نگرفتن و ادمای نچسب و... در بیاد :)
مرسی . چه آرزوهای خوبی