می کشیم

امروز شاید جهنمی ترین روز سال بود. هواشناسی هشدار داده بود که دمای هوا نزدیک به پنجاه درجه می رسه و بقیه ش رو همه بلدن که مراقب باشین و فلان. طبق روال این چند وقته. صبح و عصر در مجموع پنج ساعت و شاید هم بیشتر قطعی برق داشتیم. رطوبت هوا هم بماند. شمال یعنی تابستان شرجی و ایستاده و بی حرکت حتی زیر پنکه خیس عرق شدن. به هم کلاسی هایی فکر می کنم که بعد از دانشگاه با پارتی و رانت بابای امتیازدار وارد اداره هایی شدند که با آب و برق مردم سر و کار دارند و چه خوشحال از اینکه ریتم و روال زندگی روی یک خط صعودی قرار گرفته ولی الان چیزی جز بد و بیراه مردم نصیبشون نمیشه. 

پدر خانواده بعد از نزدیک به یکی دو ساعت بی برقی و گرم شدن اتاق پنجره رو به بیرون باز کرد و هوای گرم بیرون رو به هوای خفه اتاق ترجیح داد. نتیجه ش این شد که با سرعت پنج فحش بر ثانیه هر کسی که مقصر بود حتی اون رفتگری که مشغول جارو زدن محوطه اون اداره بود رو مورد عنایت ویژه ش قرار داد و شنیدم که میگن مردم برای فرار از گرما رفتن و توی حاشیه جنگلها اتراق کردن و شب رو اونجا می خوابن. شاید سال پیش و در حالیکه داشتیم آخرین هندوانه تابستان رو می خوردیم فکرشم نمی کردیم که قراره تابستان سال بعد اینطوری سختی بکشیم و الان داریم می کشیم.

نظرات 2 + ارسال نظر
snowgirl جمعه 25 تیر 1400 ساعت 17:34 http://snowgirl-snow.blogsky.com/

واااای تابستونای شمال خیلی غیر قابل تحملهههههه ، مخصوصا تو این حجم از گرما
حالا فک کن ما تو شهرک صنعتی کار میکنیم ، بعد هفته ای یه روز از ۹ صب تا ۹ شب برقای شهرک رو قطع میکنن :|| ینی عذاب جهنمو به چشم میبینیم

آره سختی شرجی و گرماش بماند قطعی برق هم جای خود. خبر دارم شهرکهای صنعتی اوضاع چطوریه . اشکال نداره ولی. جهنم رو اینجا ببین بهشت رو بعدا عوضش

عمه خانم سه‌شنبه 22 تیر 1400 ساعت 20:15

زندگی پر از سورپرایزه

مرسی ازش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد