مهاجرت

منشی شیک و پیک در رو باز می کنه. روی صندلی میشینم و منتظر میمونم . یه دختر اونطرف تر نشسته و اون هم منتظره. خانم منشی شیک و پیک یه فرم و زیردستی میاره .بهش میگم خودکار دارم. به اون دختر هم یه فرم میده. نام، نام خانوادگی، تاریخ تولد، میزان تسلط بر زبان های خارجه، کشوری که قصد دارید مهاجرت کنید و ... به جز کشور مورد نظر همه رو پر می کنم. بعد چند دقیقه انتظار خانم منشی میگه بفرمایید داخل. آقایی که ماسک نزده تشریفات حال و احوالپرسی رو به جا میاره. 

بعد یه مقدمه متوجه میشم از نظر ایشون من به خیلی از کشورها میتونم مهاجرت کنم و پذیرفته بشم چیزی که از نظر خودم خیلی منطقی نیست. استرالیا و کانادا از رشته شما پذیرش دارند و مهندس زیاد میخوان. کدوم راحت تره؟ استرالیا راحت تره. اونجا مهندس زیاد میخوان و هزینه های زندگی پایینتره و البته اگه درخواست برای شهرهای کوچیکش باشه امکان پذیرفته شدن بیشتره. خیلیم عالی! خب چی لازمه؟ هزینه هاش و زبان. زبانم زیاد خوب نیست. با گفتن این جمله انگار که منتظر این لحظه باشه به خانم منشی زنگ میزنه و میگه آقای فلانی رو بگو بیاد. آقای فلانی در کسری از دقیقه وارد میشه. ماسک زده و نمیشه از روی قیافه ش چیزی رو تشخیص داد. آقای مشاور میفرمایند که ایشان مترجم ریاست جمهوری بودند و آقای فلانی لطفا یه تست از ایشون بگیرید. آقای فلانی با سرعتی مثال زدنی هفت هشت ده جمله رگباری به سمت من شلیک می کنند بدون اینکه حتی کلمه ای از حرفهاش رو متوجه بشم. درخواست کردم دوباره تکرار بفرمایند. این بار اما انگاری زدم روی دکمه سرعت و حتی نفهمیدم کی جمله شو تموم کرد. خب من رفوضه و تجدید شدم. آقای فلانی رو به آقای مشاور کردند و فرمودند ایشون خیلی ضعیفه. بله خودم هم می دونستم. سر و کار ما با زبان خارجه در حد چند کلمه لاتین داخل گوشی و منوی استارت ویندوز برای Shut Down و  Sleep  کردن Windows  بوده. 

خب حالا که این دو مبارز یه ضعیف رو گوشه رینگ گیر آوردن شروع به حمله می کنند. شما زبانتون خیلی ضعیفه و باید آیلتس 6.5 تا 8 داشته باشید برای پذیرش. خب چقدر طول می کشه آقای مشاور؟ اگه الان با آقای فلانی شروع کنید حدود شیش تا هشت ماه حداقل. و بحث شیرین آخر. چقدر هزینه داره این پروسه مهاجرت؟ آقای مشاور دستی به چونه ش می کشه و توی ذهنش ماشین حساب میزنه. خب با کارهای کنسولی و زبان و هزینه های ما و البته خرج دو ماه اونجا برای اینکه کارهاتون راست و ریس بشه حدود 450 تا 500 میلیون. تنها کلمه انگلیسی که تو این موارد برای محاوره کاربرد داره به کار می برم. اوکی! من خدمتتون تماس می گیرم. برای اینکه به نظر بیاد چقدر علاقه مند به روی گلشون هستم با خنده میگم کارت اینجا رو به من ندادن. میشه شماره اینجا رو داشته باشم تا سوالی داشتم تماس بگیرم؟ بله البته روی میز خانم منشی هست. تاکید دوباره به اون کلمه انگلیسی. اوکی! مرسی (این یکی فرانسوی بود). 

به اصرار برادر کوچیکترم رفتم. از نظر اون که خیلی راحته رفتن. بماند که در حد همین چهار کلمه من هم زبانم نمیدونه. میگه میخوام برم نروژ. تو ذهنم سرما و شفق قطبی و اوله گونار سولسشر مربی منچستر یونایتد میاد و اینکه میگن شیش ماهش شبه که اینطور نیست واقعا. حالا بحث هزینه هاش جدا ولی کجا برم وقتی با اینکه تو این سی و چند سال به چیزهایی که اینجا میخواستم نرسیدم اونجا آیا بهش میرسم؟ تو ذهنم چند محاسبه سنگین در حال انجامه. برم اونجا راحت کار پیدا میشه؟ کجا زندگی کنم؟ چطور یه جایی رو پیدا کنم؟ خانواده رو چه کنم؟ پدر و مادری که خیلی مشکلات دارند. اونجا باید از صفر شروع کنم؟ میشه راحت برگشت؟ بهترین گزینه همونه. پاک کردن صورت مسئله...



- Various Artists - All I Ask Of You


نظرات 6 + ارسال نظر
سحر جمعه 23 مهر 1400 ساعت 18:14

اما واقعا چه زمانی
چیزایی ک دوست داریم رو در زمان خودش قراره زندگی کنیم؟؟؟ نه که زندگی از دماغمون بیاره بعد بده
کی قراره همه چیز حدودا مرتب باشه
گاهی فکر میکنم تهش همه چیز خیلی بی معنی و سبک هست
و هیچ چیز تواین دنیا ارزش تداره اینقدر دوندگی کنی

من خیلی به این نتیجه رسیدم که زندگی رقابت نیست. بعضی وقتها باید ایستاد و تماشا کرد

سحر جمعه 23 مهر 1400 ساعت 18:13

من اخیرا خیلی به مهاجرت فکر کردم
چقدر بحث پیچیده ای داره ولی من درنهایت توذهنم همیشه مثبت نگاهش کردم و همیشه ته دلم گفتم خوش به سعادت اونا که میرن و میتونن برن
اونقدر توانایی و پول دارن که برن اونجا
هرچند سالگی ام باشه خوبه بنظرم
اینجا چیزی نیست شاید اونجا بود
نباشه هم بنظرم امتحان کردنش خوبه
من اخیرا چیزایی دیدم که میدونم اینجا قطعا چیزی درست نمیشه

خیلی پیچیده ست. کار راحتی نیست. حالا هم مالی هم عاطفی پروسه سختیه

رویا سه‌شنبه 2 شهریور 1400 ساعت 17:28

خط آخر ---

آره به همین نتیجه رسیدم

بهزاد سه‌شنبه 2 شهریور 1400 ساعت 17:12

۵۰۰ میلیون!
ایلتس ۸ اونم ۸ ماه؟!؟!؟!؟!؟!زر میزنه باااو
بخوای بری میتونی بری فقط کفش فولادی پات کنی و اراده قوی زبانت بخون برو داداش
اینجا دیوونه خونه س

خب راه زیاده . اینها هم راههای مبتنی بر پول رو بلدن فقط

عمه خانم دوشنبه 1 شهریور 1400 ساعت 23:31 https://amehkhanoom.blogsky.com

خدا من را ببخشه اما کلی به قسمت تعریفتون از رفوزه و زبان بلد نبودنتون خندیدم

من از خدا میخوام نبخشت. الان منم سوژه خنده هات شدم

Baran دوشنبه 1 شهریور 1400 ساعت 11:09

جسارتا.به نظرم؛ به روحیه شما،سوئیس ؛حوالی رشته کوه آلپ و https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%DA%98%D9%88%D8%B1%D8%A7
یه همچین جاهایی می خوره

+بهترین ها برای شما و برادر تون اتفاق بی افته

عجب جایی. مرسی . شما لطف دارید. ایشالا برای شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد