نیمه شب نوشت
نیمه شب نوشت

نیمه شب نوشت

نوستالژی

یاداوری خاطرات یک دهه شصتی از گذشته ش جدا از نوستالژیک بودن و غمی که بعدش ته دلش ته نشین میشه یه حس قشنگی داره که حتی بعضی وقتها برای خودآزاری هم شده آدم میره سراغش. حالا قصدم این نیست که تو وضعیت این روزها بازم حرف غن و غصه بزنم ولی وقتی برمیگردم به اون سالها میشه حس کرد با اینکه این همه مشکلات بوده اون موقع و اگه خوشی و لذتی هم بوده درجه خلوصش بالا بوده . مثلا به این فکر میکنم که چرا سفر به گیلان بیست سال پیش برام لذتبخش تر بوده تا اینکه الان بخوام برم همونجا . (در اینکه الان هم میخوام شکی نیست). 

نمیدونم ولی انگار نمیتونم حتی به خودم هم منظورم رو بفهمونم. شاید توقع دارم هنوز حس ها و نوستالژی هایی از جنس اون دوران بتونم پیدا کنم.