نیمه شب نوشت
نیمه شب نوشت

نیمه شب نوشت

از دفتر قدیمی

نزدیک یک سالی میشه میشناسمش. خیلی دلسوزه. به نظرم اگر این تنهاییش ادامه پیدا کنه حتما افسردگی می گیره. مثه من. شاید مثه گذشته من. و من نمی خوام اینطوری باشه. 
هنوزم یادم نمیره که می گفت خیلی وقتها منو یادش میومد. این خیلی برام عجیب بود ولی منم مثه خودشم. خیلی وقتها به یادم میاد.
از اینکه ابرها را دوست دارد و من هم همینطور.
ازینکه عاشق طبیعت است و من هم همینطور و اینکه دستش به طبیعت نمی رسد و من می رسد.
ازینکه هنوز هم می دانست من عاشق فسنجانم.

بیستم شهریور هشتاد و نه
ساعت یک و یک دقیقه شب 

نظرات 7 + ارسال نظر
الی دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 09:44 http://elhamsculpor.blogsky.com

بوی طبیعت دلنوازترین بوی دنیاست

شیرین دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 02:41 http://www.ladyinpink.blogfa.com

حکما دفتر قدیمیتان خواندنی ست آقا.....

:)

حوا جمعه 21 اسفند 1394 ساعت 23:45 http://siiib.blogsky.com

پس حسم درست بوده...

بله. درست بود

حوا پنج‌شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 01:28 http://siiib.blogsky.com

یه چیزی بگم؟ خیلی حس و بوی الان رو میده این نوشته. چراشو نمیدونم...

دقیقا. همینطوره

حــوا چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت 14:56 http://siiib.blogsky.com/

چه عالی... گاهی گمان نمیکنی و میشود ...
شاد باشید.

آسمان چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت 01:45

لینک آهنگ انگار یه مشکلى داره:(

درسته که...
روی "دریافت لینک دانلود بزنید"

لبخند ماه چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت 01:29 http://Www.labkhandemah.blogsky.com

مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد