نیمه شب نوشت
نیمه شب نوشت

نیمه شب نوشت

قدیما

شاید سال هفتاد بود (± یک سال ).ساعت تحویل همین حدودای صبح بود و ما که از خواب پا شدیم بعد از صورت شستن پروسه ماچ شدن رو اجرا کردیم. عیدی هم رقمی نزدیک به بیست تومن بود فکر کنم. بیست تا تک تومنی. (به مقیاس الان شاید بیست سی هزار تومن) بعدشم پوشیدن لباس جدیدا که شامل یه شلوار جین خمره ای که اون موقع برا بچه ها مد بود یه پیرهن چهارخونه آبی و قرمز و کفشای با پاشنه سفت. این تیپ و قیافه با موهای که از کنار شانه می شد همه خاطراتیه که از عیدهای اون موقع به یادم هست. خونه به خونه فامیل ها رو که می رفتیم هر کی بنا به وسعش عیدی می داد و این رو یادمه که اون موقع بعد کلی عید دیدنی نزدیک دویست تومن عیدی جمع کرده بودم و برای اینکه مخفی کنم و کسی ازم نگیره توی یه پلاستیک گذاشتمش و رفتم توی حیاط علفا رو کنار زدم و خوابوندمش کف زمین و یه آجر کثیف هم که خیلی وقته اونجا افتاده بود و هم رنگ طبیعت دوروبرش شده بود گذاشتم روش. این پول برای من یه چیزی در حد اختلاص بانک های امروزی بود. خیلی خون دل خورده بودم و چشمام به دستهای فامیل رفته بود که مرام معرفتی از عیدی من نگذرند. صبح روز بعد پاشدم و رفتم دنبال ذخیره ارزی مخفیم. اما هر چقدر گشتم چیزی پیدا نکردم. جای پولها رو فراموش کرده بودم و با اینکه حدوداً می دونستم کجا گذاشتمش اما هر چقدر گشتم پیدا نکردم. اونقدر ناراحت شدم که به مادرم قضیه رو گفتم و شد سوژه فامیل . خیلی حالم گرفته شد. در حد و اندازه یه شکست عشقی که منجر به رگ زدن بشه ناراحت شدم. (نه به این اندازه ولی باید ازین اصطلاحات حال به هم زن استفاده کنم تا منظورم رو برسونم). اون پول ها پیدا نشد و بعد اون دیگه حس عیدی گرفتن پرید. حتی تا سالها بعدش.


پ.ن: حرف زدن از گذشته و یاد آوردن جزییاتش خیلی سخته برای من. خاطراتی که ازون موقع ها دارم ، از اون همه سال در حد یه فیلم نیم ساعته میشه و تقریبا چیزی یادم نیست و همینام که یادم میاد سعی می کنم داشته باشم و بیشتر ازین از تو آرشیوم پاک نشه.

نظرات 2 + ارسال نظر
لبخند ماه دوشنبه 2 فروردین 1395 ساعت 23:14 http://Www.labkhandemah.blogsky.com

عید سالهای گذشته را دوست دارم. همه چیز ناب بود... عیدی ها، رفت و آمدها و محبت ها..


این روزها هیچ کس حوصله ندارد!

راستی
سال نو مبارک

سال نوی شما هم مبارک باشه.
متاسفانه بله

الی دوشنبه 2 فروردین 1395 ساعت 21:55 http://elhamsculptor.blogsky.com

شلواار خمره ای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد