نیمه شب نوشت
نیمه شب نوشت

نیمه شب نوشت

امروز

از راهرو که بالا اومدم با دو تا هندوانه یا همون هندونه از نوع متوسط روبرو شدم. با یه دستم لپ تاپ داشتم و مجبور شدم بذارمش زیر بغلم و دو تا هندونه رو با دو دستم گرفتم. کفشم هامو از پاهام درآوردم و ازونجایی که تعادل نداشتم افتادند به سمت پله های پایین. از پله ها بالا رفتم و شارژر لپ تاپ رو دیدم. با انگشتم گرفتمش و همینطوری که مثل پاندول آویزون بود رفتم طبقه بالا. پله آخر به سمت بالا اتفاقی که نباید میفتاد افتاد. زنبوری که درست از جلوی چشمم رد شد و من ندیدمش به علت نامعلومی پشتم رو نیش زد و حالا با دو دست هندونه و زیر بغل لپ تاپ و با یه انگشت شارژر نیم متری پریدم بالا از شدت سوزش. هندونه دست چپ افتاد و ترک برداشت. هندونه دست راست نیفتاد. لپ تاپ سقوط آزاد کرد اما با پاهام جلوی ضربه خوردنش رو گرفتم و شارژر آویزون با این پریدن خورد توی شکمم.سر جام نشستم. حالا یه هندونه ترک خورده و یه سالم داشتم. یه شارژر که هنوز با انگشتم داشتمش. یه لپ تاپ که لولاش شکسته بود و باتریش جدا شده بود و ضربه خورده بود و یه زنبور که نیمه جان بود و نفس های آخرش رو می کشید و پشتم که می سوخت.

مادرم سر رسید و گفت شانس آوردی لپ تاپت از پله ها نیفتاد و داغون نشده برادرم اما گفت شانس که نداشته باشی همینه. خط افتاده لپ تاپت. تازه لولاش هم شکسته. بابا هم اومد بالا سرم و گفت هندونه رو چرا شکستی و من گفتم این ترک خورده. اون یکی سالمه. پا شدم برم. زنبور دیگه تکون نمی خورد. پشت من هنوز می سوخت.

نظرات 11 + ارسال نظر
بانوجان جمعه 12 شهریور 1395 ساعت 09:52 http://banoojan.blogsky.com

سرتون سلامت

سلامت باشی

Elham جمعه 29 مرداد 1395 ساعت 02:26 http:/http://elhamabar20476.blogsky.com//

دیر خوندم پستت رو خوب شده جای نیش زنبوره؟
چه اصراری بود این همه رو باهم؟

بعضی وقتها اینطوری میشه.

فائــــــزه سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 10:36 http://koocheye8om.blogsky.com

بهنام سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 00:46 http://harfehesabi.blogsky.com/

حالا زنبور نیش بزنه درجا جلوت نمیفته بمیره که!

"نمیشد دو بار بالا پایین بری؟ حتما باید اینجوری همه چیز رو به فنا میدادی؟!"

کسی اینو بهت نگفت؟!

من معذرت میخوام :دی

بانوی بهار شنبه 23 مرداد 1395 ساعت 17:09 http://khaterateman95.blogsky.com

حالا هندونه ها شیرین بود؛))؟

بله بله. :)

الی پنج‌شنبه 21 مرداد 1395 ساعت 23:22 http://elhamsculptor.blogsky.com/

اخییییی زنبور مرد؟؟؟؟
هندونش شیرین بود؟؟؟
اخه چرا هندونه رو شکستی؟؟؟

زنبور نیش بزنه میمیره خب. هندونه شو من نخوردم

BoBo چهارشنبه 20 مرداد 1395 ساعت 14:08

تو زنده‌ای، اون زنبور دیگه حتی زنده هم نیست

بله. همینطوره

فاطمه چهارشنبه 20 مرداد 1395 ساعت 07:16 http://life-me.blogsky.com

دو تا هندونه و لپ تاب و شارژشم با انگشت همه رو با هم برداشتی بهش میگن بد شانسی!؟ وای وای وای امان از تنبلی!! : دی

ازین وجه به موضوع نگاه نکرده بودم :دی

بهزاد سه‌شنبه 19 مرداد 1395 ساعت 21:39 http://anahno.blogsky.com

بابات خیلی باحااااااااله
خیلی خوب نوشتی
لپتاپ حیف شد :( حالا خوبه سقوط آزاد نداشته

مرسی.
لپ تاپ آره ولی کار می کنه هنوز

وروجک سه‌شنبه 19 مرداد 1395 ساعت 16:27 http://voro-jak.blogsky.com

چه باحال، یاد داستان یه زرافه و نیم اثر شل سیلور استاین افتادم. فوق العلده ست به نظر من.
الان خوبی؟

داستان قشنگیه. :):
خوبم . ممنون

بانوی بهار سه‌شنبه 19 مرداد 1395 ساعت 14:18 http://khaterateman95.blogsky.com

ولی کاش حداقل زنبور نیشت نمی زد؛))
بقیه هم فدای سرت؛)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد